همكارم تعريف ميكنه
ميگه توي مترو يه پيرزنه رو ديدم ميگفت من ۵ تا بچه داشتم !
دو تاشون اسير شدن و سه تاشونم مفقود الاثر
همكارم ميگفت همه ي خانوما تحت تاثير قرار گرفته بوديم كه چه شيرزنه صبوريه !
بعد پيرزنه ادامه ميده كه
دو تا دختر داشتم كه ازدواج كردن اسير شدن
سه تام پسر داشتم كه ازدواج كردن شدن مفقودالاثر
- جمعه ۲۵ دی ۹۴ ۱۸:۱۶
- ۱۴۶ بازديد
- ۰ نظر